محققان دانشگاه پیتزبورگ از شناسایی شبکه عصبی خبر دادند که نشان از ارتباط پوسته مغزی با لایه های غده فوق کلیوی دارد. این لایه ها مسئولیت واکنش سریع بدن در مقابل شرایط استرس زا را بر عهده دارند. این یافته ها می تواند مبنای عصبی ارتباط ذهن و بدن باشد. مهم تر از همه، یافته های مطالعه ی حاضر دیدگاه ها را پیرامون نحوه تغییر اندام های بدن توسط استرس، سایر وضعیت های روانی وارد فاز جدیدی می کند.
دکتر پیتر ال استریک محقق ارشد و توماس دیتر رئیس دپارتمان نوروبیولوژی و مدیر بخش علمی دانشگاه پیتزبورگ می گویند: « نتایج ما بسیار جالب و پیچیده تر از آن چیزی شدند که ما قبل از اقدام به مطالعه تصور می کردیم.» دانشمندان در مطالعات خود به بررسی مدارهای عصبی پرداختند که قسمت های پوسته مغزی را به لایه های غده فوق کلیوی پیوند می دهد
گمان سایر پژوهشگران بر این بود که یک و یا شاید دو قشر مغزی مسئولیت کنترل لایه های غده فوق کلیوی را بر عهده دارند،
محققان آزمایشگاه استریک از یک روش بررسی منحصر بفرد استفاده کردند که در برگیرنده ی ویروس ِ هاری بود. این روش از توانایی کشف زنجیره های بلند نورون های به هم پیوسته برخوردار است. دکتر استریک و همکارانش با بهره گیری از این روش اثبات نمودند که کنترل لایه غده فوق کلیوی از چند قشر مغزی نشأت می گیرد. بر اساس یافته های جدید، بزرگترین تاثیرها از نواحی متحرک پوسته مغزی و سایر نواحی قشر مغزی دخیل در شناخت و واکنشهای احساسی ناشی می شوند.
چرا مهم است دریابیم کدام نواحی قشر مغزی بر لایه های فوق کلیوی تاثیر می گذارند؟ واکنشهای حاد نسبت به تنش، گستره عظیمی از تغییرات را در بر می گیرد که از جمله آنها میتوان به تپش قلب، عرق کردن و مردمک های متسع شده، اشاره کرد. این واکنشها به آماده سازی بدن جهت فعالیت کمک می کنند و غالبا تحت عنوان واکنشهای ” مبارزه یا پرواز ” شناخته می شوند. در زندگی پیشرفته امروزی نیاز مبرمی به واکنشهای سنجیده تر احساس می شود تا واکنشهای ساده ی ” مبارزه یا پرواز “. این مسئله کاملا واضح است که ما از ابزارهای کنترل شناختی برای ارائه واکنش در مواجهه با تنش و استرس برخورداریم.
دکتر استریک افزود: « ما به دلیل داشتن قشر مغزی، از کارکرد های خاصی بهره می بریم. اگر شخصی شما را مورد توهین قرار دهد، شما مجبور نیستید با مشتی به وی پاسخ دهید یا فرار کنید. احتمال دارد شما واکنش مختصری نسبت به این مسئله داشته باشید و توهین آن فرد را نادیده بگیرید یا با شوخ طبعی پاسخش را بدهید. همه این موارد نشأت گرفته از قشر مغزی مان می باشد.»
از نتایج حیرت انگیز دیگر این بود که نواحی متحرک موجود در قشر مغزی که در برنامه ریزی و حرکت به ایفای نقش می پردازند، یک ورودی اصلی برای لایه های غده فوق کلیوی مهیا می سازد. یکی از این نواحی بخشی از قشر خارجی متحرک می باشد که کنترل حرکت محوری بدن و طرز قرار گیری بدن را بر عهده دارد. این ورودی به لایه های غده فوق کلیوی شاید بتواند توضیح دهد چرا ورزش در تعدیل واکنشها نسبت به تنش تاثیر مثبت دارد. فعالیت های آرام بخش از قبیل یوگا، پیلاطس، تای چی و حتی رقص در فضایی کوچک همگی مستلزم هماهنگی، انعطاف پذیری و توازن اسکلتی هستند.
یکی دیگر از یافته های این تحقیق نشان می دهد که نواحی قشر خارجی، زمانی فعال اند که ما تنش یا تعارضی را احساس کنیم یا متوجه شویم مرتکب خطایی شده ایم. از این رو، نواحی قشر خارجی منبع تاثیر گذاری بر لایه های غده فوق کلیوی برشمرده می شوند. دکتر استریک اظهار کرد: « مشاهدات ما این احتمال را افزایش می دهد که فعالیت در این قشرها به سیگنال های نزولی منجر می گردد زمانی که شما مجددا مرتکب خطایی شده، خودتان را به خاطر اشتباه تان سرزنش کرده یا به رویدادی دلخراش فکر کنید. در چنین شرایطی، لایه های غده فوق کلیوی تحت تاثیر قرار می گیرند.»
در کل، نتایج نشان از این واقعیت دارد که مدارهایی حرکت، شناخت و قوه احساس را به کارکرد لایه های غده فوق کلیوی پیوند می دهند و در کنترل تنش و هیجان نقش دارند. این خاصیت مداری شاید اثرات حالات درونی نظیر استرس مزمن و افسردگی را بر کارکرد اندام ها تعدیل یا کاهش دهد و همچنین زیر لایه عصبی ملموسی برای برخی بیماری های روان تنی فراهم می آورد.